ضــــــــــــد دخـــــتــــــــــــــر

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!

ضــــــــــــد دخـــــتــــــــــــــر

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!

اندرزهای حکیمانه


دخترای گلم یه نصیحت براتون دارم:

هر وقت دیدین طرفتون شمارو بدون آرایش دیدو فرار نکرد بدونین اون رابطه جا افتاده و عشقتون واقعیه!
بله عزیزان من، اینجوریاس!!
نظرات 314 + ارسال نظر
نفس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:25 ب.ظ

کاری باهات ندارم
انقد به خودت زور زدی
گوزیدی
گوزو:D

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:27 ب.ظ

چل خدا اون سپیده دوست منه الان به اسم سانتا او مده اینو بفهم بعد یه نگا به کامنتای قبل کردی بینم کی لاس میزنه

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:27 ب.ظ

ارار صدای این خرو ببرید خیلی رو اعصابه

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:30 ب.ظ

مگه میتونی کاریم داشته باشی پرپرت میکنم

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:12 ب.ظ http://www.doosti-22.blogfa.com

ممدددددددددددددددد خره دیوونتم کپک خخخخخخخخخخخخخ

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.doosti-22.blogfa.com

ارامیس تو اگه ادم بدو شخصیتتو حفظ میکردی پس واسه بقیه ختم قران نگیر لطفا عزیزم

نفس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:37 ب.ظ

اره بابا ملیکا
اومده عن دونیشو واز کرده پشگل میریزه برا دوستااااش

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:51 ب.ظ

نفس اینجور افراد توی خانوادشون مشکل دارن شایدم از خانواده طرد شدن

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:51 ب.ظ

به اینجور ادم محل سگ نذاری صدای پارسشون میوفته

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:07 ب.ظ

ارامیس برو هروقت قهوه ای خونی مد شد بیا

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:24 ب.ظ

در گالرو ببند ارار چرا یکی اینو نمیبره طویلش

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:47 ب.ظ

عر عر نیست عزیزم زندگینامه توئه

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:56 ب.ظ

برو گمشو بابا تو خرکی باشی که زندگی نامه منو بگی

[ بدون نام ] یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:09 ب.ظ

نخ دادن همیشه هم بد نیست به بعضیا باس نخ داد تا دهنشونو بدوزن


زندگی نامتو من نگفتم تو سایت مصاحبه با دختران فاحشه بود کپی کردم نفسم

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:10 ب.ظ

ارامیس از وقته خوابت گذشته برو لالا

ملیکاخانوم یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:12 ب.ظ

ارامیس درضمن من اگه جات بودم دیگه اینجا نمیومدم وقتی دارن بت میرینن یکم غیرت نشون بده نیا مگه این که ماست باشی

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:17 ب.ظ

حال و حوصله حرف زدن با بچه هارو ندارم بعدا خودم به حسابت میرسم یه زندگی نامه برایت بسازم که از این سایت فرار کنی

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:19 ب.ظ

چنان بت برینم که خودت فرار کنی

محمد یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام
به به ملیکا خانم خوبی خبر میکردی ارامیسی سپیدی سانتایی چیزی زیر پات قربونی میکردیم !

ببین ارامیس بهتره شروع نکنی خودتو قاطی نکن !

سانتا تو دیگه خف بمیر ک سکش بی همه چیز !
اینجا شلوغ شد هر دگول آبادی اسگولی واسه ما شاخ شد !
جنده هرجایی پتیاره!

ارامیس یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:48 ب.ظ

کاری به کارتون ندارم ولم کنید دیگه حرفی که اسم ارامیس توش باشه نگید تا منم تمومش کنم

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:04 ب.ظ

ارامیس به این نتیجه رسیدی که لال شی به نفع جامعه ی بشریته؟

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:13 ب.ظ

ریدن که تخصص منه نفس تو برو ک ی ر تو بخور لاشی

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:39 ب.ظ

نفس منظورم ارامیسه ها

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:43 ب.ظ

حالا که اینطوریه بلایی به سرت میارم که ترتر به خودت برینی دختر پرو ببین فکر کنم بد جور هوس کردی ادرس بده تا برات 10تا بفرستم تا اتیشت خاموش شه

تو که حتی به نفسم فوش میدی معلوم نیست با کی

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:46 ب.ظ

ارامیس نفس باتو بودم اخه بدجور عاشقت شدم خخخخخخخخخخخ

بعضیام هستن ادمو وسوسه میکنن بری تغییر جنسیت بدی بگا بدیشونا

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:50 ب.ظ

وای من هیچ صدایی نمیشنوم جز ار ار خر پس تو صاحب نداری ببرت طویلت فکر کنم بد جور گشنته وای وای نیگاش کن ریده به خودش معلومه داغ کردی این قدر بگو تا خالی شی راستی این قدر زور نزن پردت پاره میشه ها

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:55 ب.ظ

اون چیزی که قراره پاره بشه ک و ن ته درساتو خوندی اومدی اینجا عمویی؟نریدم به خودم ریدم تو کاسه بدم ناهار بخوری خخخخخخخ

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:55 ب.ظ

اونم با نون باگت

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:57 ب.ظ

امــــــــان از روزی که یــــــــه ۲زاری ,
خـــودشو تــــراول فــــــــــرض کنـــــه !

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:59 ب.ظ

ﻋﺰﯾﺰﻡ …
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ …
ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺎﻫﺎﺗﻪ
ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﻦ …

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:59 ب.ظ

راست میگی پس مخاطبم تویی ها دوهزاری

اونموقع که من مارک بودم تو اتیکت بودی حله یا توضیح بدم؟

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:02 ب.ظ

ببین این که حرومزاده ای یه راز بین مامان باباته با کارت اونارو لو نده

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:04 ب.ظ

میترسم بیشتر جوابتو بدم لامپه بشکنه

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:05 ب.ظ

سلام
ملیکا خوش اومدی ولش کن خودتو ناراحت نکن !

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:07 ب.ظ

ببین حال و حوصلتو ندارم اخه مگه من بیکارم با بچه ها حرف بزنم حلا بعدا اگه حوصله داشتم میام حرفایی بت میزنم که سکته منی

ﻌﻀﯿﺎ ﻣﺜﻞ ﭘﺎﺩﺭﯼ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻦ

ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﻭﺍﯾﺴﺘﯽ و ﮐﻒ ﮐﻔﺸﺘﻮ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﺭﺩ ﺷﯽ

ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﻧﮑﻨﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﻓﺮﺷﻦ ! اینم همیشه به خاطر داشته باش اخه خیلی شبیشی

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:08 ب.ظ

ببین ارامیس به ارواح جدم نیستی در حدم پس خودتو نجر که به ما برسی تو چرته جورابمم نیستی بوگندو




باش ممد فدات

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:10 ب.ظ

حدس بزنید این دختر چه مرگش شده
آه سردی میکشد به خودش و به زمین زمان فحش میدهد
صبحانه نمیخورد
به مادرش میگوید امروز مدرسه نمیرم حالم خوب نیست
مقابل آینه می ایستد به خودش نگاه میکند و احساس حقارت میکند (در دلش میگوید کاش پسر بودم)
7 یا 8 بار خودش را بررسی میکند
قرارش با دوست پسرش را بهم میزند (عزیزم امروز حالم خوب نیست بعدا میبینمت بای)
گیس هایش را میکند
نزدیک ظهر میفهمد دهانش بوی توله سگ مرده میدهد ولی چون فکرش درگیر بوده یادش رفته دهانش را بشوید
حداقل 10 بار به فکر خودکشی میفتد
بزرگترین آرزویش این است که در خانه ن... ب... وجود داشته باشد (عزیزم دنبال چی میگردی ؟ دنبال کوفت دنبال زهر مار بذار بدرد خودم بمیرم)
بالاخره پیدا میکند بعد از خراب کردن 2 یا 3 تا موفق به استفاده میشود
تا حدی آرامش پیدا میکند
به اتاقش برمیگردد عروسکش را بغل میکند و روی تخت دراز میکشد و با او درد دلش را میگوید و بعد خشمگین شده (تو هم منو درک نمیکنی) عروسکش را از پنجره پرت میکند تو کوچه کلافه است اختیار حرکاتش را ندارد پشیمان میشود برمیگردد و از پنجره نگاه میکند ببیند ک سی هست عروسکش را بندازد بالا ولی عروسک را در جوب آب انداخته و آب بردش پسری هم که از آنجا رد میشده به تیکه ناب بهش می اندازد دیگر آمپرش میچسبد میخواهد فحش بدهد ولی خودش را کنترل میکند و بر میگردد اتاقش
به گریه میفتد زیر لب میگوید اون بیچاره چه گناهی داشت ناراحتش کردم (عروسکش)
به پدرش زنگ میزند جواب نمیدهد دوباره زنگ میزند جواب نمیدهد ناخن هایش را از عصبی بودن زیاد بجای صبحانه میل میکند
پدرش بالاخره جواب میدهد (بابا خوبی برگشتنی یه عروسک خوشگل واسم میخری اون حرفم نمیفهمید راستش بخوای تقصیر منم بودا ولی ... اصلا ولش کن یه عروسک واسم بخر دیگه)
خلاصه تا شب و رسیدن عروسک با بی حوصلگی و خستگی طی میکند پدر میاید ولی خبری از عروسک نیست (یادم رفت دخترم فردا واست میخرم) که شب باهاش درد دل کنه و بیچاره دختر با همان حالت و البته با گریه بخواب میرود.
راستی یادم رفت قبل از خواب هم به کرات به فکر خودکشی یا فرار از خانه میفتد

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:11 ب.ظ

منو نیگا برق دارم 700 مگا
منو نیگا باهمین دستام میدمت به گا

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:11 ب.ظ

وای حالم بد شد مگه من خرابم که به شما برسم

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:12 ب.ظ

مرسی ملیکا!

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:13 ب.ظ

اعوذو بالله من ارامیسه جنده

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:15 ب.ظ

هرکی با من بود ننش زیرم بود !

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:15 ب.ظ

ببین ممد اومده برو باش لاس بزن برو برو تا نرفته الان از دستت میپره

فعلا ولی میمام

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:17 ب.ظ

ممد تا سه میشمارم اگه واسه ننت لباس نیاری همینجوری میندازمش بیرون

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:17 ب.ظ

ارامیس میری بدی؟راستی تو که قیمتا دستته چند میگیری؟اخه میخوام بیام سراغت میخوام بدونم چقدر بام باشه

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:17 ب.ظ

در بلندای مستی به ک یر آقام که نیستی !

ارامیس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:19 ب.ظ

ک س ننه ملیکا تو ک ی ر ننه ممد



و خدافظ تا بعداااااااااا

محمد دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:19 ب.ظ

هی ارامیس ننه جنده همه ک س خراب ننتو سگ ارمنی گایید اصلا من بتو کار داشتم دهنتو وا میکنی ک یرم تو پستون بند ننت حروم زاده سگ پدر

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:20 ب.ظ

راستی ارامیس فقط غریبه قبول میکنی یا به اعضای خانوادتم میدی؟

ملیکاخانوم دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:22 ب.ظ

ما دور ک س ننم سیم خار دار کشیدیم حله؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد